مستثنیات دین در قانون ایین دادرسی مدنی بیان شده است. زمانی که دعوای درخواست مطالبه بدهی در دادگاه اقامه می شود دادگاه شروع به رسیدگی می کند و در انتهای رسیدگی حکم صادر میشود و فرد می تواند درخواست اجرای حکم بدهد که در اینصورت اجراییه صادر میشود و این اجراییه بر عهده ی محکوم علیه( کسی که حکم بر علیه او صادر شده و باید بدهی را پرداخت کند) می باشد و او باید حکم را از اموال و دارایی های خود بپردازد و اگر حاضر به پرداخت بدهی و طلب محکوم له ( کسی که حکم به نفع او صادر شده است) نباشد محکوم له میتواند درخواست اجرای حکم از اموال محکوم علیه را بدهد، در اینجا مسئله ای وجود دارد و آن این است که کسی که باید حکم را پرداخت کند یک سری اموال و دارایی دارد که حکم از آن اموال و دارایی پرداخته نمیشود و این امر به موجب حکم قانونی است که به آن مستثنیات دین گفته میشود که در این مقاله به توضیح و ذکر مواردی که شامل مستثنیات می شود می پردازیم.
تعریف مستثنیات دین
اموالی است که قانونگذار آنها را از لوازم امرار معاش دانسته و در نتیجه آنها را در شمار مستثنیات دین قرار داده بدین معنی که نمیتوان حکم را از آن اموال اجرا کرد. که در قانون اجرای احکام مدنی و آیین دادرسی مدنی به طور مشخص ذکر گردیده که در این مقاله به آنها اشاره میکنیم.
احکام مستثنیات دین
مستثنیات دین فقط ناظر به اشخاص حقیقی است و در اشخاص حقوقی راه ندارد منظور از اشخاص حقیقی تمامی افرادی که در جامعه وجود دارند شخص حقیقی نام دارند و منظور از شخص حقوقی شرکتها موسسات بانکها منظور ارگانها می باشد و فرد به تنهایی شخص حقوقی به حساب نمی آید و مستثنیات دین فقط راجع به اشخاص حقیقی است. در احکام جزایی مثل استرداد ضبط یا مصادره اموال محکومین با محدودیتهای مستثنیات دین مواجه نیستیم یعنی مستثنیات دین شامل احکام جزایی نمیشود. در یک سری از آرا که توسط دادگاه به عمل میآید باید قواعد مستثنیات دین رعایت شود مثل آرای احکام داوری گزارش اصلاحی و احکام صادره از هیئت تشخیص و هیئت حل اختلاف کار.
نکته قابل توجهی که وجود دارد، اگر خود محکوم علیه (کسی که حکم بر علیه او صادر شده است ) مالی را که در شمار مستثنیات دین است برای توقیف و اجرای حکم معرفی کند در این صورت آن مال از شمار مستثنیات دین خارج میشود و قابل توقیف است.
نکته دیگر در رابطه با احکام مستثنیات دین این است که فقط در زمان حیات محکوم علیه میتوان از مستثنیات دین بهره برد بنابراین در صورت فوت محکوم علیه تمام اموال او قابل توقیف است صرف نظر از اینکه آن مال در شمار مستثنیات دین باشد یا خیر و صرف نظر از اینکه وراث او به آن مال نیاز داشته باشند یا خیر.
یکی دیگر از موارد این است که اگر مورث شخص محکوم علیه فوت کند ( مثلاً پدر محکوم علیه فوت شود) و مالی به محکوم علیه به ارث برسد این سهم الارث توسط طلبکاران او قابل توقیف است مگر آنکه مالی که به محکوم علیه به ارث رسیده به دلیل نیاز او در شمار مستثنیات دین باشد وگرنه قابل توقیف است. اگر به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به مال دیگری شده باشد مانند اینکه خانهای در طرح عمرانی قرار گیرد و دولت وجه آن را به مالک بپردازد یا در اثر تلف مالی که در شمار مستثنیات دین بوده مال دیگری از شخص تلف کننده دریافت شده باشد وصول حکم از آن امکانپذیر است.
موارد مستثنیات دین
طبق ماده قانون اجرای محکومیت های مالی :
- مسکن مورد نیاز محکوم علیه و افراد تحت تکلف او با رعایت شأن محکوم علیه در حال اعسار( یعنی خانه ی محکوم علیه که در شأن یک زندگی معمولی باشد باید حفظ گرددئو اگر ارزش خانه بسیار بالا باشد شامل مستثنیات نمی شود).
- اگر شخصی منزلی داشته باشد اما در آن ساکن نباشد آن منزل به دلیل عدم نیاز او در شمار مستثنیات دین او نیست یا اگر منزل مسکونی محکوم علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و او حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجرا کننده رای نباشد آن منزل به تقاضای محکوم له (کسی که حکم به نفع او صادر شده است )به وسیله مرجع اجرا کننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رسیده و هزینه یک خانه در شأن محکوم علیه کنار گذاشته می شود و مازاد آن به محکوم له پرداخت میشود.
- اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکوم علیه خانواده و افراد تحت تکلف وی لازم است.
- آذوقه موجود به اندازه احتیاج محکوم علیه و افراد تحت تکلف وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره میشود.
- کتابها و ابزار علمی و تحقیقاتی
- وسایل و ابزار کار و کسب و پیشهوران کشاورزان و سایر اشخاصی که برای امرار معاش محکوم علیه و افراد تحت تکلف وی لازم است. البته باید در نظر داشت که محل کار مانند مغازه یا زمین کشاورزی در شمار مستثنیات دین نیست.
- تلفن مورد نیاز مدیون منظور خط تلفن ( اعم از ثابت یا سیار)است.
- اگر محکوم علیه خانهای را اجاره کرده باشد اون مبلغ پیشی که به صاحب خانه داده است قابل توقیف نمیباشد به شرط آنکه توقیف این پول موجب سختی و بی خانه ماندن محکوم علیه شود.
با توجه به مواردی که ذکر کردید مرجع تشخیص این امر که آیا مالی در شمار مستثنیات دین قرار میگیرد یا خیر دادگاه اجرا کننده حکم است.
سوالات متداول
اگر شخصی دارای یک تاکسی و یک خودرو باشد کدام یک قابل توقیف است؟
تاکسی قابل توقیف نیست زیرا وسیله امرار معاش است در حال حاضر خودرو در شمار مستثنیات دین قرار نمیگیرد و قابل توقیف میباشد
اگر شخص محکوم علیه فوت کند و از خود یک منزل مسکونی بر جای گذارد آیا این منزل مسکونی قابل توقیف است یا خیر؟
بله این منزل مسکونی در هر صورت قابل توقیف است چه وراث او به منزل مسکونی نیاز داشته باشند و چه نداشته باشند زیرا اموال شخص متوفی باید ابتدا برای پرداخت دیون او در نظر گرفته شود و در مرحله بعد اگر چیزی باقی بماند به وراث میرسد.