تفاوت حکم و قرار در قانون آیین دادرسی مدنی چیست 

تفاوت حکم و قرار در قانون آیین دادرسی مدنی چیست  - 1

حکم و قرار یکی از تصمیمات دادگاه نسبت به پرونده مرجوعی به آن می‌باشد که در این مقاله تفاوت این دو را بازگو می‌کنیم.

اقسام تصمیمات دادگاه

تصمیمات قضایی بر دو قسم است رای و تصمیم ساده قضایی

رای

تصمیم دادگاه راجع به یک پرونده که به شکل حکم یا قرار ظاهر می‌شود.

تفاوت حکم و قرار در قانون آیین دادرسی مدنی چیست  - 2

تصمیم ساده قضایی

تصمیماتی از دادگاه که در قالب حکم یا قرار نیست مثلاً تصمیم برای رسیدگی به صحت و اصالت یک سند تصمیم برای قبول وکالت یا تصمیم برای تجدید جلسه دادرسی رای تصمیم قضایی دادگاه

در خصوص یک پرونده که در قالب حکم یا قرار صادر می‌شود آرای محاکم بر دو قسم است حکم و قرار

حکم

رای است که دارای دو وصف است

  • در ماهیت دعوا است یعنی قاضی به موجب صدور آن وارد ماهیت پرونده شده و در خصوص ماهیت پرونده نظر داده است
  • قاطع دعوا است یعنی موجب می‌شود که رسیدگی به پرونده در آن مرحله خاتمه یابد و به عبارت دیگر قاضی از دادرسی فراغت یابد. محکومیت خوانده به پرداخت وجه، حکم الزام به تنظیم سند رسمی، حکم طلاق، حکم بی‌حقی خواهان و حکم استرداد سند مثال‌هایی از احکام است

در خصوص حکم نکات زیر قابل توجه است

  • حکم همیشه از مراجع دادگستری اعم از عمومی یا استثنایی صادر می‌شود یعنی برای مثال محاکم عمومی دادگاه انقلاب دیوان عدالت اداری و شوراهای حل اختلاف اقدام به صدور حکم می کنند در دیوان عالی کشور چون رسیدگی به ماهیت اختلاف صورت نمی‌گیرد و دیوان مزبور صرفاً رای صادره را ابرام یا نقض می‌کند با صدور حکم مواجه نیستیم بلکه برای تصمیمات دیوان عالی کشور از عبارت کلی رای استفاده می‌کنیم
  • تصمیمات نهایی داور یا هیئت داوران را رای می‌نامیم و از عبارت حکم داوری استفاده نمی‌کنیم

قرار

رای است که واجد هیچ یک از دو وصف فوق که در خصوص احکام بیان شد نباشد یا اینکه حداقل یکی از دو وصف فوق را نداشته باشد

اوصاف حکم

احکام دادگستری دارای آثار زیر است

  • دارای قدرت اثباتی است
  • علی الاصول موجب فراغ قاضی از رسیدگی می‌شود جز در برخی از استثنائات مانند حکم ورشکستگی که بعد از صدور حکم دادگاه صادر کننده حکم همچنان نسبت به پرونده وظایفی دارد
  • احکام محاکم دارای اعتبار امر مختومه است یعنی بعد از صدور حکم قطعی رسیدگی مجدد به همان دعوا بین همان اصحاب دعوا امکان‌پذیر نیست
  • اصل نسبی بودن آرای محاکم احکام محاکم فقط می‌تواند طرفین پرونده را متعهد کند و نمی‌تواند برای اشخاص ثالث ایجاد تعهد کند
  • اصل قابل استناد بودن آرای محاکم گرچه آرای محاکم فقط می‌تواند برای طرفین دعوا ایجاد تعهد کند و نمی‌تواند برای اشخاص ثالث ایجاد تکلیف کند اما اثری که به واسطه یک حکم ایجاد شده در برابر همگان قابل استناد است یعنی اشخاص ثالث نیز باید نتیجه حاصل از آن را به رسمیت بشناسند
  • احکام محاکم علی اصول قابل اعتراض مانند تجدید نظرخواهی است
  • احکام محاکم قابل ابطال نیست یعنی شکایت از آنها فقط محدود به روش‌های مندرج در قانون است و نمی‌توان در هر زمانی درخواست ابطال رای دادگاه یا اعلام بطلان آن را طرح کرد
  • احکام محاکم فصل خصومت می‌کند یعنی قاضی با ورود در ماهیت اختلاف طرفین مشخص می‌کند که آیا حق با خواهان است یا خیر اما قرارها در ماهیت تعیین تکلیف نکرده و فصل خصومت نمی‌کند حتی در قرارهای قاطع مانند قرار رد دعوا نیز قاضی در ماهیت دعوای خواهان را نفی یا قبول نمی‌کند بلکه صرفاً دعوای فعلی را مختومه می‌کند و بنابراین فصل خصومت و حل اختلاف صورت نمی‌گیرد

انواع قرارها و اوصاف آنها

قرارهای اعدادی و قرارهای قاطع

اوصاف قرارهای اعدادی

  • قرارهای اعدادی مانند قرار کارشناسی، قرار اتیان سوگند، قرار استماع شهادت شهود، این قرارها به اصحاب دعوا ابلاغ نمی‌شود البته وقت و موضوع و مکان اجرای قرار به شخصی که عهده‌دار اجرای آن است یا باید وسایل و هزینه‌های اجرای آن را فراهم کند ابلاغ می‌شود مانند شخصی که سوگند بر عهده اوست یا شخصی که باید شهود خود را در دادگاه حاضر کند یا شخصی که باید وسایل اجرای معاینه محل را فراهم کند یا شخصی که باید حق الزحمه کارشناس را بپردازد
  • با توجه به عدم ابلاغ این قرارها نیازی به پاک نویس شدن آنها نیست
  • قرارهای اعدادی مستقلاً قابل اعتراض و شکایت نیست البته می‌توان ضمن اعتراض به رای اصلی برای مثال تجدید نظرخواهی نسبت به صدور یا عدم صدور آنها نیز اعتراض کرد
  • اگر موجبات صدور قرار اعدادی برطرف شود بارگاه می‌تواند از قرار اعدادی عدول کند برای مثال درخواست کننده سوگند تا قبل از آنکه مدعی علیه سوگند یاد کند از درخواست خود رجوع کند یا بعد از صدور قرار تحقیق محلی ادله اقامه شود که نیاز به تحقیق محلی را برطرف کند اما در غیر این صورت عدول از قرار اعدادی به معنای بی‌دقتی قاضی در صدور آن است اما موجب بی‌اعتباری رای و نقض آن نیست
  • قرارهای اعدادی فاقد اعتبار امر مختومه هستند یعنی بعد از صدور آن رسیدگی مجدد به همان دعوا بین همان اصحاب دعوا امکان‌پذیر است

اوصاف قرارهای قاطع

  • قرارهای قاطع مانند قرار رد دعوا، قرار ابطال دادخواست، قرار رد دادخواست و قرار سقوط دعوا، این قرارها به اصحاب دعوا ابلاغ می‌شود
  • با توجه به ابلاغ این قرارها باید پاک نویس شود
  • قرارهای قاطع علی الاصول قابل اعتراض و شکایت است
  • این قرارها غیر از قرار سقوط دعوا فاقد اعتبار امر مختومه است
  • این قرارها موجب فراق دادرسی است زیرا با صدور آنها رسیدگی به پرونده خاتمه می‌یابد

اقسام حکم از حیث حضور و غیاب خوانده

حکم غیابی

حکمی که هر دو مشخصه زیر را به نحو توأماً داشته باشد

  • وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد بنابراین اگر وقت رسیدگی به نحو واقعی ابلاغ شود حکم صادره حضوری است حتی اگر خوانده دفاع نکند
  • خوانده در هیچ یک از جلسات دادرسی حاضر نشود لایحه نفرستد و وکیل هم معرفی نکند

حکم حضوری

حکمی که هر یک از اوصاف حکم غیابی را نداشته باشد

سوالات متداول

آیا بعد از صدور قرار پرونده خاتمه می‌یابد؟

اگر قرار از قرارهای قاطع دعوا باشد بله پرونده خاتمه می‌یابد

وقتی قاضی حکم را صادر می‌کند آیا وارد ماهیت دعوا شده است؟

بله با صدور حکم یعنی قاضی وارد ماهیت پرونده شده و در خصوص ماهیت پرونده نظر داده است






دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *