ازدواج بدون اجازه پدر چگونه است؟

ازدواج بدون اجازه پدر چگونه است؟ - 1

ازدواج بدون اجازه پدر در حقوق ایران پذیرفته شده است، سابقه ی تاریخی ماده ی ١٠۴٣ قانون مدنی :

نظام حقوق مدنی قبل از انقلاب پسر و دختر با رسیدن به سن ۱۸ سال تمام شمسی از حجر خارج می‌شدند و اصولاً در امور خود استقلال پیدا می‌کردند و خانواده حق دخالت در اعمال آنان را نداشتند در مورد دختر این قاعده دارای استثنایی بود که در ماده ١٠۴٣ قانون مدنی پیش بینی شده بود این ماده بیان می‌داشت که «نکاح دختری که شوهر نکرده اگرچه بیش از ۱۸ سال تمام داشته باشد متوقف به اجازه پدر یا جد پدری او است».

هرگاه پدر و یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه برای نکاح خودداری کنند دختر می‌تواند به معرفی کامل مردی که می‌خواهد به او شوهر کند و شرایط نکاح و مهریه‌ای که بین آنها تعیین شده است به دفتر ازدواج مراجعه و به توسط دفتر مزبور مراتب را به پدر یا جد پدری اطلاع دهد و بعد از ۱۵ روز از تاریخ ابلاغ دفتر مزبور می‌توان نکاح را واقع سازد ممکن است اطلاع مجبور به وسایل دیگری غیر از دفتر ازدواج یا پدر یا جد پدری داده شود ولی باید اطلاع داده شود.

ازدواج بدون اجازه پدر چگونه است؟

در توجیه این ماده مانند ماده ۱۰۴۳ اصلاحی می‌توان گفت در جامعه امروزی تجربه و اطلاعات دختران اغلب کمتر از پسران است و طبیعت نیز احساساتی رقیق‌تر و عواطفی بیشتر به آنان داده است از این رو دختران ممکن است فریب خورده دستخوش هوس بازی مردان بد باشند یا بدون فکر و بررسی کافی برخلاف مصلحت خود اقدام به ازدواج نامناسب کنند لازم شمرده است به علاوه حمایت از خانواده و حفظ سن آن نیز در قاعده مذکور مورد نظر بوده است پس از مقدمه بالا اکنون با توجه به ماده ۱۰۴۳ اصلاحی قانون مدنی اجازه پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره و حدود این ولایت و اجازه را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

در ماده ١٠۴٣ سابق قانون مدنی نکای دختر بالغی که هنوز شوهر نکرده بود موقوف به اجازه پدر یا جد پدری شده بود اما در ماده ۱۰۴۳ جدید نکاح دختر بالغ باکره موقوف به اجازه پدر و جد پدری شده است بنابراین اگر دختر باکره یک بار شوهر کرده و قبل از نزدیکی از او جدا شده باشد برای ازدواج دوم نیاز به اذن پدر دارد. ولی روشن نیست که آیا دختری که به علت غیر از نزدیکی مانند پرش یا ورزش عمل جراحی و نظایر آن پرده بکارت او از بین رفته باشد باکره یا در حکم او محسوب می‌شود یا نه چون قانون مدنی و سایر قوانین در این زمینه ساکت هستند و ممکن است این قضیه در عمل با اشکالاتی روبرو شود بهتر است که با توجه به مفهوم عرفی کلمه و منافع فقهی که قانون مدنی ایران به خصوص در زمینه نکاح از آن استفاده کرده است این ابهام را از بین ببریم.

در فقه اسلامی در مبحث نکاح باکره به دختری گفته می‌شود که بکارت او از راه نزدیکی زایل نگردیده باشد و اگر بکارت دختر از طریق غیر از نزدیکی از بین برود چنین دختری باکره یا در حکم باکره محسوب می‌شود. با توجه به مطالبی که گفته شد اگر در اثر ورزش و پرشی عمل جراحی و مانند آنها بکارت دختر از بین رفته باشد وصف باکره بودن از وی سلب نمی‌شود و هرگاه زنی شوهر اختیار کرده باشد ولی به علت عدم نزدیکی یا حتی با نزدیکی بکارت او از بین نرفته باشد در این موارد نیز دختر باکره به شما می‌آید ولی اگر بکارت دختری در اثر نزدیکی شرعی یا غیر شرعی از بین نبرد چنین زنی باکره نیست و این طبق نظر اجماع فقهای امامیه است.

  • ماده ۱۰۴۳ اولاً فقط پدر و جد پدری دارای چنین اختیاری هستند و موافقت یکی از آنان برای ازدواج کافی است اگر پدر یا جد پدری دختر به علت مانند محجور  بودن( کسی که توانایی لازم جهت اداره ی زندگی خود را ندارد و نیازمند کسی است تا امور زندگی او را از همه لحاظ اداره کند) تحت قیمومت باشند اجازه شخص دیگری مانند قیم او لازم نخواهد بود زیرا اجازه پدر و جد پدری در نکاح دختر باکره یک قاعده استثنایی و مختص به آنان است و نمی‌توان آن را به اشخاص دیگری انتقال داد به همین دلیل اگر پدر و جد پدری فوت کرده باشند دختر مکلف به کسب اجازه از شخص دیگری نیست.
  • دوماً اجازه پدر و جد پدری فقط در مورد ازدواج دختر لازم است که باکره باشد بنابراین دختری که یک بار ازدواج کرده و بکارت او از بین رفته است برای ازدواج بعدی نیاز به اجازه پدر یا جد پدری ندارد همچنین اگر بکارت دختر بدون ازدواج در اثر ازدواج باطل با عمل جنسی از بین رفته باشند می‌تواند بدون اجازه پدر یا جد پدری ازدواج کند ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی مبتنی بر فقه است که بر طبق آن دختر باکره باید با اجازه پدر یا جد پدری خود شوهر کند و اگر باکره نباشد نیازی به این اجازه ندارد به موجب رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور دخول و از بین بردن بکارت چه مشروع باشد چه نامشروع موجب از بین رفتن اجازه پدر است و مشروعیت دخول قبل از عقد شرط از بین رفتن ولایت ( اجازه )پدر نیست.
  • سوماً در صورتی که پدر یا جد پدری از اختیار خود سوء استفاده کنند و بدون علت موجه از دادن اجازه نکاح خودداری نماید دختر می‌تواند بدون اجازه پدر یا جاده پدری و با تشریفات مقرر در ماده ۱۰۴۳ ازدواج کند یعنی می‌تواند به دادگاه مراجعه و با معرفی کامل مردی که می‌خواهد به او شوهر کند و شرایط نکاح و مهر مقرر بین آنان و پس از اخذ اجازه از دادگاه به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.
ازدواج بدون اجازه پدر چگونه است؟

بنابراین هرگاه پدر یا جد پدری بدون دلیل و بی جهت با ازدواج دختر مخالفت کند یا به علت تنفر شخصی از مرد دلخواه دختر یا به علت اینکه مرد خانه یا اتومبیل یا لیسانس یا دکتری ندارد اجازه ازدواج دختر ندهند علت مخالفت او غیر موجه است و شرط اجازه او از بین می‌رود اما اگر مخالفت پدر یا جد پدری به علت فساد و بی‌ بندو باری یا بیکاری یا اعتیاد مرد به قمار یا مشروبات الکلی و امثال آن باشد این گونه علت‌ها صحیح و موجه است.

سوالات متداول

آیا دختری که یک بار ازدواج کرده است و با شوهر خود نزدیکی نداشته و بکارت خود را ازدست نداده است طلاق بگیرد برای ازدواج مجدد اجاره پدر لازم است؟

بله دختری که ازدواج داشته اما رابطه نزدیکی نداشته و بکارت از بین نرفته باشد باکره محسوب می شود برای ازدواج مجدد نیاز به کسب اجازه از پدر خود را دارد.

هرگاه پدر یا جد پدری مخالف ازدواج دختر خود با مردی باشند و در این مخالفت خود اصرار ورزند و علتی برای آن ذکر کنند تشخیص موجه یا موجه بودن علت با کدام مقام قضایی است؟

اصولاً تشخیص این موضوع و حل اختلاف با دادگاه است که  قانون اجازه نکاح از سوی دادگاه را جایگزین اجازه پدر یا جد پدری کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *