ایراد عدم اهلیت خواهان خوانده چیست

زمانی که دعوایی در دادگاه مطرح می‌گردد اولین چیزی که مد نظر است این است که خواهان و خوانده اهلیت طرح دعوا را دارند یا خیر که در این مقاله به توضیح این موارد می‌پردازیم

ایراداتی که موجب ایجاد مانع موقت در جریان رسیدگی به ادعای خواهان و خوانده می‌شود صرفاً رسیدگی به ادعا را به تاخیر می‌اندازد که یکی از آنها ایراد عدم اهلیت خواهان می‌باشد در صورتی که خواهان و خوانده دارای اهلیت نباشند ممکن است این مسئله برخی آثار حقوقی را برای آنها به همراه داشته باشد در درجه اول اگر یکی از طرفین دعوا دارای اهلیت نباشند طرف دیگر می‌تواند به عدم اهلیت آنها ایراد وارد کرده و از دادگاه بخواهد که به این موضوع رسیدگی کند دادگاه نیز این موضوع را پیگیری کرده و چنانچه ایراد عدم اهلیت صحیح باشد و فرد دارای اهلیت نباشد رسیدگی به دعوا متوقف می‌شود اما اگر دادگاه در حین پیگیری متوجه شود که ایراد عدم اهمیت صحیح نیست و فرد دارای اهلیت است روند رسیدگی به دعوا ادامه خواهد یافت

ایراد عدم اهلیت خواهان

  • هر شخصی برای طرح دعوا نیاز به همان درجه از اهلیت دارد که برای انجام اصل موضوع عمل لازم است در غیر این صورت دعوا با ایراد عدم اهلیت خواهان مواجه است البته منظور اهلیت استیفا است چرا که همه اشخاص علی الاصول از اهلیت تمتع برخوردارند اهلیت تمتع یعنی شخص توانایی این را داشته باشد که مالی به مالکیت او در بیاید
  • بنابر بند بالا اگر موضوع دعوا غیر مالی باشد خواهان باید دارای مولفه‌های عقل و بلوغ باشد و اگر موضوع دعوا مالی باشد خواهان باید دارای مؤلفه‌های بلوغ عقل و رشد باشد و ورشکسته نیز نباشد شخص ورشکسته مانند شخص سفیه برای طرح دعاوی غیر مالی خود دارای اهلیت است اما برای طرح دعاوی مالی اش نمی‌تواند خود راسا اقدام کند و باید طرح دعوا توسط مدیر تصفیه یا اداره تصفیه انجام شود
  • در صورت عدم اهلیت خواهان دعوا باید حسب مورد توسط ولی وصی قیم مدیر تصفیه یا اداره تصفیه طرح شود در غیر این صورت قرار رد دعوا صادر می‌شود به عبارت دیگر اگر ایراد عدم اهمیت خواهان وارد باشد قرار رد دعوا صادر می‌شود البته باید توجه داشت که منظور از این ایراد محجورین وی در جریان دادرسی تکلیف به وجود آمدن حجر برای خواهان در جریان دادرسی در ماده ۱۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی آمده است که بیان می‌دارد هرگاه یکی از اصحاب دعوا فوت نماید یا محجور شود یا سمت یکی از آنان که به موجب آن سمت داخل دادرسی شده زایل گردد دادگاه رسیدگی را به طور موقت متوقف و مراتب را به طرف دیگر اعلام می‌دارد پس از تعیین جانشین و درخواست ذینفع جریان دادرسی ادامه می‌یابد مگر اینکه فوت یا حجر یا زوال سمت یکی از اصحاب دعوا تاثیری در دادرسی نسبت به دیگران نداشته باشد که در این صورت دادرسی نسبت به دیگران ادامه خواهد یافت

عدم اهلیت خوانده

محجور بودن خوانده

  • البته باید بیان داشت که منظور محجوریت خوانده از بدو تقویم دادخواست است نه محجوریت وی در جریان دادرسی تکلیف به وجود آمدن حجر برای خوانده در جریان دادرسی در ماده ۱۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی که در فوق بیان گردید آمده است در این خصوص باید توجه داشت که دادگاه قرار توقیف دادرسی صادر می‌کند و متوقف شدن دادرسی را به خواهان ابلاغ می‌کند دادرسی تا مشخص شدن ولی یا قیم و معرفی ایشان به دادگاه متوقف می‌ماند
  • اگر خوانده محجور باشد و فاقد ولی یا قیم باشد باز هم دادرسی متوقف شده و دادگاه مراتب را به دادستان اعلام می‌کند تا اقدام مقتضی نسبت به نصب قیم صورت گیرد
  • اگر خوانده صغیر سفیه یا مجنون باشد باید دعوا به طرفیت ایشان طرح شود اما ایشان از دفاع در ماهیت دعوا امتناع کند تا ولی یا قیم ایشان به دادرسی دعوت شود البته اگر طرف مقابل یک دعوای مالی یک شخص ورشکسته باشد باید نام مدیر تصفیه یا اداره تصفیه به عنوان خوانده دعوا درج شود نه نام تاجر ورشکسته زیرا مدیر تصفیه یا اداره تصفیه قائم مقام تاجر هستند نه صرفاً نماینده او بنابراین اگر دعوای مالی به طرفیت تاجر ورشکسته طرح شود دعوا متوقف نمی‌شود بلکه نسبت به آن قرار رد دعوا صادر می‌شود
  • اگر خواهان هم نام خوانده محجور و هم نام ولی یا قیم او را در دادخواست درج کند از همان ابتدا اخطاریه برای ولی یا قیم ارسال شده و دادرسی نیز متوقف نمی‌شود بیان شد که اگر خوانده محجور باشد یعنی صغیر سفیه یا مجنون باشد می‌تواند از جواب به دعوا امتناع کند تا آنکه نماینده قانونی یا قضایی وی یعنی ولی قهری وصی یا قیم به دادگاه دعوت شود البته اگر خوانده محجور ایرادات یا دفاعیاتی بیان کند تا جایی که این ایرادات و دفاعیات به نفع اوست شنیده می‌شود و به آنها ترتیب اثر داده می‌شود مگر آنکه این ایرادات و دفاعیات متضمن ضرری برای او باشد برای مثال متضمن اقرار ضمنی باشد که در این صورت این اقرار به دلیل فقدان اهلیت باطل است
  • سوالی که پیش می‌آید این است که شخصی از یک محجور مالی طلبکار است در قسمت خوانده دعوا صرفاً نام ولی و قیم را درج می‌کند تکلیف این دعوا چیست بر مبنای ادعای خواهان دعوا متوجه شخص محجور است از همین رو خواهان باید نام محجور را به عنوان خوانده درج می‌کرد البته درج نامه ولی یا قیم علاوه بر درج نام محجور این فایده را دارد که رسیدگی به دعوای او بر مبنای آنچه قبلاً بیان شد متوقف نشود اما اکتفا به درج نام ولی یا قیم درباره با ایراد عدم توجه دعوا به خوانده مواجه می‌کند زیرا دعوا به طور مستقیم ناظر به شخص ولی یا قیم نیست

زمان طرح ایرادات

در این خصوص باید توجه داشت که لازم نیست که بیان ایرادات شکلی مقدم بر دفاعیات ماهوی باشد بلکه می‌تواند همراه با دفاعیات ماهوی مطرح شود

مهلت بیان ایرادات تا پایان جلسه اول از اعم از آنکه ایرادات به صورت شفاهی یا اینکه به صورت کتبی و در قالب لایحه بیان شود

اگر تمام وقت جلسه اول به بررسی دادخواست و اظهارات خواهان اختصاص یابد و نوبت به دفاعیات خوانده نرسد جلسه بعد برای خوانده در حکم جلسه اول است

سوالات متداول

اگر خواهان دعوا بنابر عللی از قبیل صغیر بودن مجنون بودن اختیار تصرف در اموال خود را نداشته باشد در این دعوا چه قراری صادر می‌شود؟

در صورتی که ایراد وارد باشد قرار رد دعوا صادر می‌گردد

در صورتی که خوانده اهلیت نداشته باشد چه قراری صادر می‌گردد؟

در صورتی که خوانده اهلیت نداشته باشد می‌تواند از پاسخ در ماهیت دعوا امتناع کند که در چنین شرایطی اصولاً دادگاه قرار عدم اهلیت صادر می‌کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *