داوری را میتوان بدین نحو تعریف کرد که داوری حل و فصل اختلاف توسط شخص یا اشخاص ثالثی است که صلاحیت خود را برای رسیدگی به اختلاف از قرارداد خصوصی فی مابین طرفین اختلاف کسب میکند این شخص یا اشخاص ثالث داور یا داوران نامیده میشوند که امروزه بسیاری از دعاوی به داور ارجاع داده میشود چون دیگه مثل رسیدگی قضایی نه زمان بر است و نه هزینه های زیاد دادرسی را در برمیگیرد.
داوری یک نهاد قراردادی است و ریشه در توافق طرفین دارد بنابراین پذیرش داوری و توافق برای حل اختلاف موجب داوری یک امر ارادی و اختیاری است که مانند سایر قراردادها الزام آور است یعنی اگر طرفین داوری را بپذیرند باید کلیه اختلافات خود را از طریق داوری حل کرده و یکی از طرفین نمیتواند قبل از از بین رفتن موافقتنامه داوری و بدون رضایت طرف دیگر به دادگاه رجوع کند نکته قابل توجه این است که داوری با میانجیگری تفاوت دارد میانجگری را صرفاً میتوان به معنای مذاکره با طرفین و تشویق آنان به سازش دانست اما داوری عملی شبه قضایی است و متضمن رسیدگی به اختلاف و صدور رای است.
موضوعات غیر قابل داوری
موضوعات زیر قابل ارجاع به داوری نیست :
- دعاوی ورشکستگی: البته باید توجه داشت که صدور حکم ورشکستگی قابل ارجاع به داوری نیست اما دعاوی راجع به شخص ورشکسته قابل ارجاع به داوری است.
- اصل نکاح :که شامل دعاوی اثبات رابطه زوجیت بطلان نکاح و انفساخ نکاح میشود.
- فسخ نکاح
- طلاق :که شامل دعاوی درخواست حکم طلاق و درخواست گواهی عدم امکان سازش است توجه داشته باشید که دعاوی راجع به حضانت ملاقات طفل نفقه زوجه و اقارب اجرت المثل ایام زوجیت و جهیزیه قابل ارجاع به داوری است.
- نسب که شامل دعاوی اثبات نسب و نفی ولد میباشد.
- جرائم : رسیدگی به جرم حتی جرایم قابل گذشت قابل ارجاع به داوری نیست اما ضرر و زیان ناشی از جرم قابل ارجاع به داوری است.
- امور حسبی قابل ارجاع به داوری نیست.
سوالی که پیش میاد این است که داوری دعاوی راجع به اعمال عمومی و دولتی به چه صورت است؟
ارجاع دعوی راجع به اعمال دولتی و عمومی به داوری به شرایط زیر بستگی دارد:
- تصویب هیئت وزیران
- اطلاع مجلس
- در دو مورد صرف اطلاع مجلس کافی نیست و تصویب مجلس نیز لازم است :طرف دعوا خارجی باشد یا دعاوی مهم.
شیوه ی نصب داور
داور در شرط داوری تعیین شده باشد در این صورت همان شخص به عنوان داور به انجام داوره میپردازد اگر شخص که به عنوان داور نصب شده نتواند یا نخواهد داوری کند شرط داوری از بین میرود مگر آنکه طرفین به داوری شخص دیگری تراضی کنند.
- داور در شرط داوری تعیین شده باشد در این صورت همان شخص به عنوان داور به انجام داوره میپردازد اگر شخص که به عنوان داور نصب شده نتواند یا نخواهد داوری کند شرط داوری از بین میرود مگر آنکه طرفین به داوری شخص دیگری تراضی کنند.
- طرفین نصب داور را بر عهده دادگاه گذاشته باشند که در این صورت آن دادگاهی برای نصب داور صالح است که مورد توافق طرفین واقع شده و در صورت عدم توافق طرفین دادگاهی سال است که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد
- درخواست نصب داور از دادگاه یک درخواست ساده است و دعوا محسوب نمیشود در تعیین داور توسط دادگاه جلسه دادرسی تعیین نمیشود بلکه دادگاه باید در وقت فوق العاده اقدام به نصب داور کند. داور به قید قرعه از بین حداقل دو برابر تعداد داوران تعیین میشود.
- اگر دادگاه داور را به قید قرعه تعیین نکند انتخاب این داور باطل است و در نتیجه رای او نیز مشمول بند ۶ ماده ۴۸۹ قانون آیین دادرسی مدنی بوده و باطل است.
- در صورت تعیین داور توسط دادگاه دادگاه باید قبول داوران را اخذ کند داور ملزم به قبول داوری نیست و اختیار دارد که قبول کند یا قبول نکند تا زمانی که داور داوری را قبول نکرده هنوز نصب داور خاتمه نیافته است در نتیجه در صورت عدم قبول داور تعیینی دادگاه دادگاه باید داور دیگری را انتخاب کند.
- تصمیمی که دادگاه در خصوص نصب داور میگیرد رای به معنای دقیق کلمه نیست و بنابراین طرق شکایت از رای مانند تجدید نظر یا فرجام نسبت به آن قابل اعمال نیست.
- طرفین در خصوص نصب داور سکوت کرده باشند که در این صورت هر یک از طرفین که خواستار آغاز داوری باشد داور اختصاصی خود را تعیین میکند و داور مشترک را نیز انتخاب میکند سپس اظهارنامه برای طرف دیگر میفرستد و از او میخواهد ظرف مدت ۱۰ روز داور اختصاصی خود را تعیین کند و نسبت به داور مشترک نیز با او توافق کند در صورت عدم اقدام طرف دیگر شخص مزبور میتواند نصب داور را از دادگاه بخواهد.
قبولی داور
انتخاب شخصی به عنوان داور برای او تکلیفی ایجاد نمیکند مگر آنکه امر داوری را قبول کند انتخاب کننده داور اعم از اینکه داور توسط طرفین اختلاف یا دادگاه یا شخص ثالث انتخاب شود باید قبولی داور را اخذ کند. قبولی داور هم در مورد داور اختصاصی لازم است و هم در مورد داور مشترک که قبول کردن داوری توسط داور الزامی نیست حتی اگر توسط دادگاه انتخاب شده باشد باز هم اختیار عمل دارد که قبول بکند یا قبول نکند.
امتناع از داوری
گرچه داور مکلف به قبول داوری نیست اما اگر داور بعد از قبول داوری از انجام داوری امتناع ورزد یا از داوری استعفا دهد یا اینکه در جلسات داوری شرکت نکند قانونگذار نوعی مسئولیت برای او مقرر کرده است که نمیتوان او را ملزم به انجام داوری کرد چرا که الزام داور به انجام داوری طرفین اختلاف را به نتیجه مطلوب نمیرساند و داور مکلف به جبران خسارت است و تا ۵ سال به طور مطلق از انجام داوری ممنوع است.
حق الزحمه داور
داور مستحق حق الزحمه است میزان حق الزحمه داور در وهله اول تابع توافق او با طرف یا طرفین اختلاف است و در صورت عدم وجود قرارداد میزان حق الزحمه داور تابع آیین نامه مصوب رئیس قوه قضاییه است اگر شخصی که باید حق الزحمه داور را بپردازد از پرداخت امتناع کند داور برای وصول حق الزحمه خود چارهای جز طرح دعوا در دادگاه صالح ندارد.
مهلت داوری
مهلت داوری تابع موافقتنامه داوری است در صورت سکوت موافقتنامه در این خصوص مهلت داوری ۳ ماه است آغاز مهلت از تاریخی است که موضوع اختلاف و مشخصات طرفین و مشخصات سایر داوران به همه داوران ابلاغ شود و پایان مهلت داوری زمانی که داور یا داوران رای خود را صادر کرده باشند. تمدید مهلت داوری فقط به موجب توافق طرفین امکانپذیر است حتی دادگاهی که اقدام نصب داور کرده نمیتواند راسا مهلت داوری را تمدید کند زیرا داوری نهادی توافق محور است ضمانت اجرای عدم رعایت مهلت داوری آن است که رای داور که خارج از محرز صادر شده قابل ابطال است.
سوالات متداول
اگر در توافقنامه داوری مدت تعیین نشده باشد و دادگاه داور را تعیین کند آیا میتوان مدت بیش از سه ماه تعیین کرد یا خیر؟
خیر در این حالت به دلیل سکوت طرفین مدت داوران برای داوری سه ماه است و دادگاه نمیتواند مدتی کمتر یا بیشتر از آن را مقرر کند
آیا فوت یا حجر داور موجب از بین رفتن داوری میشود یا خیر؟
داور مزبور داوری باشد که طرفین در ضمن قرارداد او را انتخاب کردهاند فوت او موجب زوال داوری است اما اگر داور مزبور در ضمن توافق داوری تعیین نشده باشد فوت یا حجرو موجب از بین رفتن داوری نیست.