انواع خیارات فسخ معامله چیست

انواع خیارات فسخ معامله چیست - 1

خیارات فسخ معامله یکی از عوامل برهم زدن عقود می باشد، در جامعه امروزی تعداد بسیار بالایی از معاملات بین اشخاص منعقد میگردد که بسیاری از این معاملات در قالب عقود قانونی می باشد که احکام و شرایط خاص خودش را دارد و متاسفانه افراد از بسیاری از آنان آگاه نیستند و نمی‌دانند که مثلاً عقد بیع چگونه فسخ می شود،که در این مقاله سعی کردیم به تعریف انواع خیارات بپردازیم. زمانیکه دو شخص معامله ای را بین یکدیگر انجام می‌دهند و اون معامله در قالب یکی از عقود قانون قانونی قرار میگیرد نسبت به طرفین معمولا عقدی لازم به حساب می آید بدین معنا که طرفین حق فسخ معامله را ندارند به عنوان مثال وقتی طرفین عقد بیع را منعقد میکنند طرف اول خانه ای را در برابر دریافت پول معینی به طور دوم می فروشد عقد بیع به وقوع می‌پیوندد و اگر بعد از عقد هریک از طرفین بخواهند عقد را برهم زنند باید به یکی از خیارات اشاره کنند.

انواع خیارات فسخ معامله چیست؟

تعریف خیار

خیار حق است و به معنی اختیار و توانایی برهم زدن عقد لازم است از سوی صاحب خیار. عقد لازم بدین معنا که هیچ یک از طرفین حق برهم زدن و فسخ آن را ندارند. مبنای اصلی خیارات ریشه در فقه و شریعت اسلامی دارد و اصولاً مبنای آن قاعده لا ضرر است که بیان می دارد « لا ضرر و لا اضرار  فی الاسلام» بدین معنا که اسلام هر گونه ضرر را نفی می‌کند و ضرر در اسلام مشروعیت ندارد براساس این قاعده فقهی خیارات در قانون مدنی راه دارند که برخی از این خیارات مبنای تاریخی و سنتی داشته و ظاهراً برگرفته از عرف معاملاتی قدیم می باشد.

انواع خیارات فسخ معامله چیست؟

انواع خیارات

خیارات از حیث مدت زمان اعمال آنها:

خیاراتی که اعمال آنها محدود به مدت معین است:

این خیارات که آنها را خیارات تروی ( تامل و تفکر )نیز میگوییم عبارتند از:

  • خیار مجلس: بدین معنا که هر یک از طرفین معامله تا زمانی که در محل انعقاد معامله حضور دارند می توانند عقد را برهم زنند فسخ کنند این خیار فقط مختص عقد بیع است.
  • خیار حیوان : اگر مبیع معامله حیوان باشد مشتری تا سه روز از زمان عقد اختیار بهم زدن معامله را دارد این خیار هم فقط مختص عقد بیع می باشد.
  • خیار شرط: بدین معنا که در عقد بیع ممکن است طرفین شرط کنند که شخص مشخصی مثل فروشنده یا خریدار یا شخص دیگری اختیار بهم زدن معامله را داشته باشد چنین خیاری خیار شرط نام دارم که فقط مختص عقد بیع است.

خیارات که باید فورا اعمال شوند:

منظور یک فوریت عرفی و متعارف است نه که مثلاً بگذارد از زمان انعقاد معامله ۵ سال بگذر حال بگوید من میخواهم فسخ کنم اینجا نمی تواند از خیارات زیر استفاده کند.

  • خیار غبن: اگر شخصی در معامله ای بواسطه عدم تعادل بین قیمت کالا و پرداختی طرف مقابل ضرر کند مثلاً کالا بیشتر از قیمت عرف بازار به وی فروخته شود می تواند به واسطه ی این تضرر معامله را فسخ کند.
  • خیار عیب: اگر موضوع معامله معیوب باشد برای شخصی که از عیب ضرر می کند خیاری به نام خیار عیب وجود دارد . 
  • خیار تدلیس: به این معنی است که اگر یکی از طرفین معامله نسبت به طرف دیگر مرتکب فریب و تدلیسی شود یعنی او را گول بزند طرف مقابل می تواند معامله را فسخ کند.

خیاراتی که موعد معین ندارد:

یعنی اعمال آنها محدودیت زمانی ندارد و در هر زمای شخص صاحب خیار می تواند آنها را اعمال کند :

  • خیار تاخیر ثمن :به این معنی که اگر سه روز از تاریخ انعقاد عقد بیع بگذرد و مشتری هزینه را نپردازد  فروشنده به استناد عدم پرداخت هزینه توسط مشتری می‌تواند معامله را فسخ کند.
  • خیار تعذر تسلیم: اگر در معامله یکی از طرفین نخواهد یا نتواند مالی را که تحویل آن را بر عهده دارد به طرف دیگر تحویل کند یا تعهدی را که بر عهده دارد انجام دهد طرف دیگر می‌تواند معامله را بر هم بزند.
  • خیار تفلیس: اگر در یک معامله شخصی که کالا را به او انتقال داده ایم مانند خریدار بعد از انعقاد قرارداد ورشکسته شود و هنوز هزینه را پرداخت نکرده باشد می‌توان به خیال تفلیس استناد کرد.
  • خیار تبعض صفقه: اگر بخشی از یک عقد صحیح باشد و بخش دیگر باطل باشد و شخصی که از این قطعه قطعه شدن معامله ضرر می‌بیند می‌تواند معامله را نسبت به بقیه موضوع آن نیز که باقی مانده فسخ کند به چنین خیاری خیار تبعض صفقه می‌گویند.
  • خیار تخلف از شرط: احکام این خیار در مواد ٢٣۴ تا ٢۴۵ قانون مدنی ذکر گردیده است به این معنی که اگر در معامله شرطی شده باشد و یک نفر از آن شرط تخلف کند مشروط له (آن کسی که شرط به نفع او شده است )ابتدا باید متعهد را الزام به انجام شرط کند و زمانی که نتوانست او را الزام کند حق فسخ وجود دارد.

انتقال خیارات

خیارات برای شخص معامله کننده هستند بنابراین قابل نقل و انتقال نیستند و تنها در یک صورت است که می‌توان خیارات را انتقال داد و آن انتقال ناشی از ارث است خیارات در صورت فوت شخص دارنده خیار علی‌الاصول به وراث او می‌رسند در اینجا ذکر چند نکته لازم است اینکه خیار شرط تنها خیاری است که می‌توان برای شخص ثالث مقرر شود حال اگر اون شخص ثالث فوت کند خیار ساقط می‌شود و به وراث شخص ثالث دارنده حق نمی‌رسد نکته دیگر آنکه اگر دارنده خیار مجلس فوت کند خیار در صورتی به وراث او می‌رسد که در محل عقد همان لحظه حاضر باشند در غیر این صورت ساقط می‌شود.

سوالات متداول

اگر خیار به وراث شخص دارنده خیار برسد فسخ به چه نحو ممکن است؟

هر یک از وراث می‌توانند معامله را نسبت به سهم خود فسخ کنند اگر برخی از اوقات معامله را فسخ کند و برخی دیگر معامله را فسخ نکند در این صورت طرف مقابل نیز می‌تواند بر مبنای خیار تبعض صفقه بخش باقیمانده معامله را فسخ کند.

شخصی خودرویی را به دیگری فروخته است فروشنده بر مبنای یکی از خیارات این قرارداد را فسخ می‌کند اگر خریدار این خودرو را به شخص دیگری فروخته باشد تکلیف خریدار اولیه برای بازگرداندن خودرو به فروشنده چیست؟

در این خصوص با دو حالت مواجهیم 
یک-اگر قبل از آنکه فروشنده قصد خود مبنی بر فسخ را اظهار کرده باشد و خریدار خودرو را فروخته باشد در این صورت این فروش مجدد صحیح است بنابراین خودرو در حکم مال تلف شده است از همین رو خریدار باید مثل یا قیمت زمان فسخ را به فروشنده بازگرداند.
دو- اگر بعد از آنکه فروشنده قصد خود مبنی بر فسخ را اظهار کرده و خریدار خودرو را فروخته باشد در این صورت این فروش مجدد صحیح نمی‌باشد و خودرو توسط فروشنده اولیه قابل پس گرفتن می‌باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *