داوری، یعنی در قانون حل برخی اختلافات الزاماً به نهادهایی به عنوان داوری واگذار شده است یک سری دعاوی هستند که البته اکثریت دعاوی هستند که به داوری ارجاع میشوند اما یک سری دعاوی نیز وجود دارند که غیر قابل ارجاع به داوری هستند که در این مقاله به توضیح این موارد میپردازیم در ابتدا لازم است با داوری و شرایط داور آشنا شویم
داوری
میتوان داوری را بدین نحو تعریف کرد که داوری حل و فصل اختلاف توسط شخص یا اشخاص ثالثی است که صلاحیت خود را برای رسیدگی به اختلاف از قرارداد خصوصی فی مابین طرفین اختلاف کسب میکند این شخص یا اشخاص ثالث داور یا داوران نامیده میشوند
اهلیت لازم برای ارجاع اختلافات به داوری
- اهلیت لازم برای ارجاع اختلافات به داوری همان اهلیتی است که برای خود معامله یا خود موضوع داوری لازم است یعنی اگر موضوع اختلاف یک امر مالی باشد برای ارجاع اختلاف داوری شخص باید عاقل بالغ و رشید باشد اما
- اگر موضوع اختلاف غیر مالی باشد کافی است که شخص عاقل و بالغ باشد و نیاز به رشد او نیست
- دعاوی راجع به محجورین به طور کلی از داوری ممنوع نیست اما خود محجورین نمیتوانند نسبت به انعقاد موافقتنامه داوری یا تعیین داور تصمیم گیری کنند اما ولی یا قیم ایشان این اختیار را دارد
- تاجرورشکسته از مداخله در امور مالی که در خصوص پرداخت دیون او موثر است ممنوع است بنابراین نمیتواند دعاوی مالی خود را به داوری ارجاع دهد اما مدیر تصفیه یا اداره تصفیه از جانب او چنین اختیاراتی را دارند البته شخص ورشکسته میتواند اختلافات غیر مالیاش را بدون نیاز به دخالت مدیر تصفیه یا اداره تصفیه به داوری ارجاع دهد
موضوعات غیر قابل داوری
اکثر موضوعات در قراردادها و در معاملات بین افراد قابل ارجاع به داوری هستند بنابراین موضوعاتی که غیر قابل ارجاع به داوری هستند را در زیر بیان میکنیم تا بتوانیم به تفکیک این موضوع بپردازیم موضوعات زیر طبق ماده ی 478 قانون آیین دادرسی مدنی قابل ارجاع به داوری نیست
- دعوای ورشکستگی، البته باید توجه داشت که صدور حکم ورشکستگی قابل ارجاع به داوری نیست اما دعاوی راجع به شخص ورشکسته قابل ارجاع به داوری است
- اصل نکاح که شامل دعاوی اثبات رابطه زوجیت بطلان نکاح و انفساخ نکاح میشود
- فسخ نکاح
- طلاق که شامل دعاوی درخواست حکم طلاق و درخواست گواهی عدم امکان سازش است توجه داشته باشید که دعاوی راجع به حضانت ملاقات طفل نفقه زوجه و اقارب اجرت المثل ایام زوجیت و جهیزیه قابل ارجاع به داوری است
- نسب که شامل دعاوی اثبات نسب و نفی بلد میشود
- جرائم، رسیدگی به جرم حتی جرائم قابل گذشت قابل ارجاع به داوری نیست اما ضرر و زیان ناشی از جرم قابل ارجاع به داوری است نباید میانجیگری مسئول در مواد ۸۲ تا ۸۴ قانون آیین دادرسی کیفری را با داوری اشتباه گرفت آن اقدام نوعی وساطت بین متهم و مجنی علیه برای صلح و سازش است و میانجیگر صرفاً برای سازش بین طرفین تلاش میکند و خود اقدام به صدور رای نمیکند
- امور حسبی قابل ارجاع به داوری نیست
قبولی داور
انتخاب شخصی به عنوان داور برای او تکلیفی ایجاد نمیکند مگر آنکه امر داوری را قبول کند انتخاب کننده داور اعم از آنکه داور توسط طرفین اختلاف یا دادگاه یا شخص ثالث انتخاب شود باید قبولی داور را اخذ کرد
- قبولی داور هم در مورد داور اختصاصی لازم است هم در مورد داور مشترک
- قبولی داور توسط داور الزامی نیست حتی اگر وی توسط دادگاه انتخاب شده باشد
- ممکن است قبولی داور به نحو ضمنی باشد آغاز به انجام داوری توسط داور نوعی قبول ضمنی داوری است
امتناع داور از داوری گرچه داور مکلف به قبولی داوری نیست اما اگر داور بعد از قبول داوری از انجام داوری امتناع ورزد یا از داوری استعفا دهد یا آنکه در جلسات داوری شرکت نکند قانونگذار نوعی مسئولیت شبه انتظامی برای او مقرر کرده است این اقدام داور دارای ضمانت اجراهای زیر است
- نمیتوان او را ملزم به انجام داوری کرد چرا که الزام داور به انجام داوری طرفین اختلاف را به نتیجه مطلوب نمیرساند
- مکلف به جبران خسارت است
- تا ۵ سال به طور مطلق از انجام داوری ممنوع است
مهلت داوری
- در این خصوص باید توجه داشت که مهلت داوری تابع موافقتنامه داوری است در صورت سکوت موافقتنامه در این خصوص مهلت داوری سه ماه است
- آغاز این مهلت از تاریخی است که موضوع اختلاف و مشخصات طرفین و مشخصات سایر داوران به همه داوران ابلاغ شود
- پایان مهلت داوری زمانی است که داور یا داوران رای خود را صادر و برای امر ابلاغ به همان روشی که بیان شده است تسلیم کنند
- تمدید مهلت داوری فقط به موجب توافق طرفین امکانپذیر است حتی دادگاهی که اقدام به نصب داور کرده نمیتواند رسماً مهلت داوری را تمدید کند زیرا داوری نهادی توافق محور است
- ضمانت اجرای عدم رعایت مهلت داوری آن است که رای داور که خارج از مهلت صادر شده قابل ابطال است
جهات اعتراض به رای داور
- رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد منظور از قوانین موجد حق قوانین ماهوی مانند قانون مدنی قانون تجارت قانون روابط موجر و مستاجر و غیره است
- داور نسبت به مطلب موضوع داوری نبوده رای صادر کند مثلاً موضوع داوری خسارات قراردادی بوده اما داور نسبت به انجام تعهدات قراردادی نیز رای دهد
- داور خارج از حدود اختیارات خود رای صادر کند در این صورت فقط آن قسمت از رای که خارج از اختیارات داور است ابطال میشود
- رای داور پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شود
- رای داور به آنچه در دفتر املاک یا بین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده و دارای اعتبار قانونی است مخالف باشد
- رای به وسیله داورانی صادر شده باشد که مجاز به صدور رای نبودهاند یعنی جهات ممنوعیت از داوری نسبت به داور یا داوران برقرار باشد
- موافقتنامه داوری بیاعتبار باشد
سوالات متداول
آیا رسیدگی به امور کیفری در صلاحیت داور میباشد؟
خیر رسیدگی به امور کیفری نیز از صلاحیت داوری خارج و باید در دادگاهها طرح و رسیدگی شود
آیا دعاوی راجع به حضانت و ملاقات طفل قابل ارجاع به داوری میباشد؟
بله دعاوی مربوط به حضانت و ملاقات طب قابل ارجاع به داوری است