دعوای تقابل یکی از انواع دعاوی طاری در قانون آیین دادرسی مدنی میباشد که در این مقاله به توضیح آن میپردازیم و روشهای اقدام قانونی آن را بیان میداریم.
دعوای تقابل (متقابل)
دعوای تقابل به معنای طرح دعوا از جانب خوانده دعوای اصلی علیه خواهان است برای مثال در دعوایی که به خواسته مطالبه ثمن یک قرارداد طرح شده خوانده دعوای اصلی دعوای متقابلی به خواسته اعلام بطلان همان قرارداد طرح کند این دعوای تقابل در ضمن آنکه نوعی دفاع است نوعی تهاجم هم هست از این رو به آن دفاع تهاجمی هم گفته میشود
اقدام قانونی دعوای تقابل
- این دعوا نیز مانند سایر دعاوی طاری نیازمند تقدیم دادخواست است ممکن است
- دعوای تقابل علیه همه خواهانهای اصلی یا فقط علیه برخی از خواهانهای اصلی طرح شود
- دادخواست باید به تعداد طرف مقابل خواهانها به علاوه یک نسخه باشد
- تقدیم این دادخواست فقط تا پایان جلسه اول دادرسی ممکن است
- خواهان دعوای اصلی، خوانده دعوای متقابل و خوانده دعوای اصلی، خواهان دعوای متقابل است بنابراین هر یک از ایشان در خصوص دعوای متقابل از حقوق و تکالیف خواهان یا خوانده برخوردار است برای مثال خواهان اصلی ( خوانده ی متقابل) میتواند نسبت به بهای خواسته دعوای متقابل اعتراض کند و نسبت به دعوای متقابل ایرادات شکلی بیان کند
- خوانده دعوای ورود ثالث میتواند در برابر وارده ثالث دعوای تقابل طرح کند
- در برابر دعوای اضافی نیز میتوان دعوای تقابل طرح کرد
- برخی از حقوقدانان طرح دعوای تقابل را در برابر دعوای تقابل نپذیرفتهاند اما با توجه به آنکه در قانون منعی برای طرح دعوای تقابل در برابر دعوای تقابل مقرر نشده است برخی دیگر چنین دعوایی را پذیرفته اند
مراحل امکان طرح دعوای تقابل
- طرح دعوای تقابل در مرحله بدوی امکانپذیر است در مرحله تجدید نظر و فرجام طرح دعوای تقابل در قانون پیش بینی نشده است و بنابراین امکان پذیر نیست بنابراین طرح دعوای تقابل فقط مختص خوانده بدوی علیه خواهان بدوی از واخوانده تجدید نظرخوانده و فرجام خوانده نمیتوانند اقدام به طرح دعوای تقابل کنند
- در خصوص طرح دعوای تقابل در مرحله واخواهی از جانب خوانده بدوی قانون ساکت است برخی از حقوقدانان از این سکوت نتیجه گرفتهاند که در مرحله واخواهی دعوای تقابل امکانپذیر است زیرا مرحله واخواهی امتداد مرحله بدوی است و فرصتی است برای خوانده غایب تا از حقوق خود دفاع کند بنابراین باید او را از تمام حقوق مرحله بدوی مانند طرح دعوای تقابل برخوردار دانست برخی دیگر از حقوقدانان دعوای تقابل را در مرحله واخواهی نپذیرفتهاند
موارد عدم نیاز به دادخواست تقابل
دفاعیاتی که در زمره دفاعیات مهم ( ماهوی) است نیاز به طرح در قالب دعوای تقابل ندارد
دفاعیاتی باید در قالب دعوای تقابل طرح شود که خوانده علاوه بر دفاع در دعوای اصلی به دنبال الزام طرف مقابل به موضوعی اثبات واقعی باشد به نحوی که آثار اثبات آن واقعه صرفاً محدود به دعوای فعلی نباشد و در امور و شئون دیگری نیز موثر باشد، برای مثال اگر زنی علیه شوهرش دادخواست مطالبه نفقه دهد مرد میتواند با اثبات اینکه زن مرتکب نشوز شده و زندگی مشترک را ترک کرده یعنی با اثبات عدم تمکین زن از پرداخت نفقه معاف شود اثبات عدم تمکین در این حالت صرفاً یک دفاع ماهوی و اصلی است و نیاز به تقدیم دادخواست تقابل ندارد اما اگر مرد بخواهد علاوه بر اثبات عدم تمکین زن و معافیت از پرداخت نفقه زن را مکلف به رجوع به منزل خود کند باید دعوای الزام به تمکین طرح کند
دفاعیاتی که دلالت بر انحلال یا بطلان قرارداد مستند ادعای خواهان دارد نیاز به طرح در قالب دعوای تقابل ندارد به عبارت دیگر اگر خواهان بر مبنای یک قرارداد دعوایی طرح کند و خوانده بخواهد انحلال یا بطلان آن قرارداد را برای دادگاه ثابت کند تا از انجام تعهدات مندرج در آن قرارداد معاف شود نیاز به طرح دعوای تقابل نیست
اگر خوانده بخواهد در برابر ادعای خواهان دفاعیاتی بیان کند که دلالت بر سقوط تعهد دارند مانند ایفای تعهد ابرا یا تهاتر نیاز به طرح دعوای تقابل نیست کافی است دفاعیات خود را صرفاً در قالب دفاع ماهوی ابراز کنند
تهاتر نیاز به طرح در قالب دعوای تقابل ندارد البته تهاتری که یک تهاتر مسلم و قطعی یا مستند به اسناد رسمی یا مورد قبول طرف مقابل است نیاز به طرح در قالب دعوای تقابل ندارد در غیر این صورت دعوای تهاتر باید در قالب دعوای متقابل طرح شود به عبارت دیگر تهاتری که صرفاً یک ادعای اثبات نشده باشد و در نتیجه نیازمند رسیدگی قضایی باشد باید در قالب دعوای تقابل طرح شود
رسیدگی به دعوای اصلی و دعوای تقابل با یکدیگر
در خصوص رسیدگی توأمان به این دو دعوا باید توجه داشت که در صورت این دو دعوا مورد رسیدگی با یکدیگر قرار میگیرند که حداقل یکی از این دو شرط نسبت به آنها موجود باشد
- هر دو دعوا ناشی از یک منشا باشد یعنی سبب هر دو یک عمل حقوقی یا واقعی حقوقی باشد
- بین آنها ارتباط کامل باشد یعنی اتخاذ تصمیم در یکی در دیگری موثر باشد
- اگر یکی از دو شرط بالا موجود نباشد دادگاه دو دعوا را از هم جدا کرده و در صورت صلاحیت جداگانه به آنها رسیدگی میکند. پس از وصول دادخواست تقابل دادخواست مزبور و ضمائم آن به خوانده دعوای متقابل ابلاغ میشود تا در جلسه دادرسی دعوای اصلی دعوای تقابل نیز مورد رسیدگی قرار گیرد
- اگر از زمان ابلاغ دادخواست تقابل به خوانده دعوای تقابل یعنی خواهان اصلی تا جلسه دادرسی مهلت کافی یعنی حداقل پنج روز نباشد و خوانده دعوای تقابل نیز به دلیل عدم رعایت حداقل فاصله زمانی حاضر به دفاع نباشد وقت دادرسی دیگری تعیین میشود
- دعوای تقابل باید در جلسه اول طرح شود ملاک برای طرح دعوا تاریخ تقویم دادخواست است حتی اگر ناقص باشد بنابراین این دعوای تقابل پذیرفته است و خطاب به دادخواست دهنده متقابل اخطار رفع نقض صادر میشود اگر متقاضی دعوای تقابل دعوای خود را بعد از مهلت مقرر یعنی بعد از جلسه اول دادرسی تکلیف چیست؟ آیا دعوای او رد میشود؟ خیر در این صورت دعوای دعوای مستقل و نه به عنوان یک دعوای تقابل مورد رسیدگی قرار میگیرد
سوالات متداول
دعوای تقابل تا چه مقطعی از دادرسی امکانپذیر است؟
در این خصوص باید توجه داشت که طرح این دعوا فقط تا پایان جلسه اول دادرسی ممکن است
آیا در مرحله تجدید نظرخواهی میتوان دعوای تقابل طرح نمود؟
خیر طرح این دعوا فقط در مرحله بدوی امکانپذیر است