تایید رجوع از هبه، مستلزم این است که ما با عقد آشنا شویم اوصاف آن را بدانیم و بعد از آن به رجوع از هبه بپردازیم و تایید آن شرح دهید.
عقد هبه
هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به طرف مقابل تملیک میکند. تملیک کننده را واهب و طرف دیگر را متهب و مالی که مورد هبه قرار گرفته است را عین موهوبه میگویند.
اوصاف عقد هبه
اوصاف این عقد از قرار زیر است
- عقد تملیکی است چون یک مال به تملیک مال شخص دیگری در میآید
- عقدی لازم است البته در شرایط خاصی واهب میتواند از هبه رجوع کند که در زیر بیان میشود
- عقدی عینی است یعنی در آن قبض گرفتن آن مال شرط صحت است بنابراین در این عقد دادخواستی تحت عنوان الزام به تحویل مال موهوبه نداریم چنین دادخواستی با صدور قرار رد دعوا مواجه میشود چون اثر قانونی بر آن مترتب نیست
- فوریت قبض مال لازم نیست اما بین قبض و ایجاب و قبول باید یک توالی عرفی باشد
- عقدی بلاعوض و مجانی است البته میتوان در آن شرط عوض درج کرد یعنی واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او تملیک کند یا عملی را برای او انجام دهد
- واهب باید مالک عین مال موهوبه باشد البته اگر مالک منافع مال موهوبه نباشد خللی به عقد هبه وارد نیست
- اکنون لازم است که اوصاف مالی که مورد هبه قرار میگیرد را بدانیم
اوصاف مال موهوبه
- مال موهوبه ممکن است عین باشد عین معین یا کلی در معین همچنین ممکن است منافع باشد برای مثال صرفاً منافع مالی را به شخص دیگری هبه کنیم
- مال موهوبه ممکن است طلب باشد بخشش طلب
- مال موهوبه ممکن است حقوق فکری باشد
- طبق نظر برخی از نویسندگان حقوق عینی قابل هبه کردن نیست مگر حق مالکیت بنابراین اگر شخصی سایر حقوق عینی مانند حق تحجیر انتفاع یا ارتفاق را به دیگری ببخشد تابع احکام عقد هبه نیست بلکه یک عقل نامعین و تابع ماده ۱۰ قانون مدنی است
اهلیت طرفین هبه
- در هبه اهلیت عقل بلوغ و رشد واهب شرط است اگر واهب فاقد اهلیت باشد ولی یا قیم او نمیتواند از جانب او هبه را منعقد کند زیرا هبه مجانی و صرفاً مضر است مگر اینکه این هبه با شرط عوض باشد و منافع محجور در آن لحاظ شود یا اینکه هبه ناچیز باشد و برای محجور جنبه تربیتی و اخلاقی باشد
- اگر کسی که به او هبه شده است یعنی متهب صغیر یا سفیه باشد میتواند هبه را قبول کند زیرا قبول هبه عملاً صرفاً نافع است اما نمیتواند مبادرت به گرفتن عین موهوبه کند بلکه گرفتن عین موهوبه باید توسط ولی یا قیم او صورت گیرد زیرا چنین عملی تصرف در اموال اوست
تایید رجوع از هبه
طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی بعد از گرفتن مال موهوبه، نیز واهب میتواند با بقای عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد زیر
- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد عبارت پدر و مادر اجداد و جدات را در بر نمیگرد بنابراین اگر متهب جد یا جده باشد هبه هم همچنان قابل رجوع است جد یا جده یعنی پدربزرگ و مادربزرگ
- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد یعنی اجرا شده باشد
- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شده باشد قهرا مثل اینکه متهب به واسطه ورشکستگی محجور شده باشد یا اختیاراً مثل اینکه عین ماهوبه را به رهن داده باشد
- طبق نظر برخی از حقوقدانان اجاره دادن عین موهوبه نیز تابع همین بند است یعنی اگر متعهد عین موهوبه را اجاره دهد هبه قابل رجوع نیست
- اگر مال موهوبه وثیقه قضایی واقع شود یعنی طلبکاران متهب در قالب تامین خواسته آن را توقیف کنند تابع این بند است و هبه دیگر قابل رجوع نیست
- در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود اگر واهب در زمان انعقاد عقد یا پس از آن حق رجوع را از خود اسقاط کرده باشد
- رجوع از هبه قائم به شخص است و باید با اراده خود واهب صورت گیرد
- اگر واهب یا متهب فوت کرده باشند
- اگر هبه در قالب بخشش طلب باشد
- اگر هبه در قالب صدقه باشد
تکلیف منافع در صورت رجوع واهب از هبه
در صورت رجوع واهب از هبه تکلیف منافع مال موهوبه که در فاصله هبه تا رجوع ایجاد شده است بدین نحو است که
- منافع منفصل به متهب تعلق دارد زیرا در زمان مالکیت او ایجاد شده است منافع منفصل یعنی منافعی که از اون مال جدا میشود مثلاً میوههای یک درخت میشود منافع منفصل
- منافع متصل با عین مال موهوبه به واهب برمیگردد مثلاً پنجرههای یک خانه متصل به آن خانه میباشد و نمیتوان جدا کرد
فوت یا حجر واهب یا متهب در فاصله ایجاب و قبول تا قبض
سوال آن است که با توجه به عینی بودن عقد هبه و لزوم تحقق قبض برای انعقاد آن اگر بعد از انشای ایجاب و قبول عقد هبه و قبل از قبض عین موهوبه یکی از طرفین فوت کند یا محجور شود تکلیف چیست
در این خصوص باید توجه داشت که در صورت فوت هر یک از طرفین در این فاصله عقد هبه واقع نمیشود و ایجاب و قبول زایل میشود در خصوص جنون نیز چنین است یعنی در صورت دیوانه شدن هر یک از طرفین در این فاصله عقد هبه منعقد نمیشود و ایجاب و قبول از بین میرود در صورت محجور شدن واهب (سفیه یا محجور شدن ) در این فاصله عقد هبه باطل است زیرا هبه برای واهب صرفا مضر است و از همین رو او نمیتواند مال را به قبض دهند تفاوتی ندارد که این حجر از نوع سفه باشد یا جنون، در صورت مجنون شدن متهب در این فاصله عقد هبه باطل می شود زیرا قبول هبه توسط شخصی صورت گرفته که در حال حاضر و در حالی که هنوز قبض رخ نداده است مسلوب الاراده و فاقد قصد نوشتن است
سوالات متداول
اثر رجوع از هبه مربوط به گذشته هم میباشد؟
خیر اثر رجوع واهب از هبه معطوف به آینده است و مربوط به گذشته نمیشود یعنی منافع مربوط به گذشته متعلق به متهب است
اگر متهب اولاد واهب باشد واهب میتواند رجوع از هبه کند؟
خیر در این صورت امکان رجوع وجود ندارد