اکراه یکی از مواردی است که نقش بسزایی در دنیای معاملات بین اشخاص دارد به این صورت که اگر در انجام قراردادی یکی از طرفین اکراه داشته باشد نسبت به امضا و انعقاد، قرارداد مذکور از صحت خارج میشود و ممکن حتی باطل باشد که در این مقاله به این موارد میپردازیم
همانطور که در مقاله شرایط صحت معامله توضیح داده شد یکی از موارد صحت معامله قصد و رضای طرفین می باشد که رضا نیت درونی و تمایل قلبی برای انعقاد معامله است با توجه به این تعریف به نقش اکراه در سرنوشت معاملات می رسیم
نقش اکراه در سرنوشت معاملات برای شناخت نقش اکراه در سرنوشت معاملات باید حالا زیر باشد
- اکراه مادی (اجبار) اکراهی که موجب فقدان قصد در معامله میشود این اکراه باعث بطلان عقل میشود مانند آنکه اجباراً انگشت شخصی را آغشته به جوهر کنند و سپس اثر انگشت او را زیر سند معامله درج کنند
- اکراه معنوی اکراهی که موجب فقدان رضا در معامله میشود این اکراه باعث عدم نفوذ عقد میشود مانند آن که شخصی را تهدید کنند که در صورت امتناع وی از انجام معامله خاص به او یا اعضای خانوادهاش آسیب میرساند
اوصاف اکراه معنوی
- برای آنکه اکراه به عدم نفوذ عقد منجر شود باید اوصاف زیر را داشته باشد عدم نفوذ عقد به این معنی که عقد در یک حالت نافذ نبودن میباشد و باید طرف مقابل عقد آن را قبول کند تا عقد صحیح شود یا آن را رد کند و در این صورت عقد باطل میشود
- باید فعل اکراه آمیزی از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث صورت گیرد بنابراین صرف ترس از کسی بدون آنکه تهدیدی رخ داده باشد اکراه محسوب نمیشود برای مثال اگر شخص قدرتمندی برای خرید کالایی به دیگران پیشنهاد دهد و آنها از ترس قدرت او این پیشنهاد را بپذیرند و کالا را به او بفروشند اکراه تلقی نمیشود مگر آنکه با توجه به سابقه آن شخص او با اقدامات قبلی خود و قدرت نمایی دیگران را تهدید کند
- اکراه منشا خارجی دارد یعنی ناشی از یک تهدید از خارج است درونی نمیباشد
- تفاوتی ندارد که این اعمال اکراه آمیز از ناحیه طرف معامله یا شخص ثالث باشد و تفاوتی ندارد که شخص ثالث با تبانی طرف معامله عمل اکراهآمیز را انجام دهد یا بدون تبانی او انجام دهد برای مثال اگر پدری شخص دیگری را تهدید کند که اگر خانهات را به پسرم نفروشی تو را از اداره اخراج میکنم میتواند با جمع شرایط اکراه محسوب شود
- تهدید لازم نیست که فقط نسبت به خود مکره (کسی که اکراه شده تا معامله کند برخلاف میل باطنی اش) صورت بگیرد تهدید ممکن است نسبت به خود مکرره یا نسبت به اشخاصی مانند والدین همسر و اولاد او صورت گیرد که تهدید ایشان عرفاً در اراده مکرت تاثیر میگذارد برای مثال ممکن است شخصی را تهدید کنند که اگر خانهات را نفروشی تو را مجروح میکنیم یا بگویند که فرزندت یا پدرت را مجروح میکنیم حتی ممکن است تهدید به خودکشی در اراده مکرم موثر باشد مانند آنکه فرزندی پدرش را تهدید کند که اگر خانهات را به من صلح نکنی خودکشی میکنم
- تهدید ممکن است ناظر به جان مال یا آبروی شخص طرف معامله یا نسبت به جان یا آبروی نزدیکان او باشد باید توجه داشت که قانونگذار تهدید نسبت به مال بستگان و نزدیکان را از موجبات اکراه ندانسته است ولی باید این امر را مبنی بر تسامح قانونگذار دانست
- برخی از حقوقدانان تهدید نسبت به اموال بستگان و نزدیکان در صورتی که موجب تهدید نسبت به جان یا آبروی ایشان شود موثر دانستهاند مانند آنکه شخصی را تهدید کنند که سرپناه پدر او را تخریب میکنند تخریب موجب بیخانمانی پدر است و در نتیجه به جان پدر آسیب میزند و نوعی تهدید جسمی است یا آنکه شخصی طرف مقابل را به اتلاف مخزن اکسیژن پدر بیمارش تهدید کند این تهدید اگرچه به صورت مستقیم ناظر به یک مال مخزن اکسیژن است اما به صورت غیر مستقیم به جان طرف مقابل لطمه وارد میکند
- اکراه باید نامشروع باشد بنابراین اگر معاملاتی که ناشی از اکراه مشروع باشد صحیح است اکراه مشروع اکراهی است که وسایل اکراه امور قانونی مانند رجوع به دادگاه باشد برای مثال دستور جلب شخصی را از مرجع قضایی گرفتهایم و او را تهدید میکنیم که اگر طلب ما را ندهد او را در محل کارش جلب میکنیم در این حالت او را به یک امر قانونی تهدید میکنیم
- هدف از اکراه نیز رسیدن به حق باشد نه منفعت نامشروع برای مثال اگر شخصی را تهدید کنند که اگر ۱۰۰ میلیون تومان نپردازی جرم اختلاس تو را به دادستان گزارش میکنیم این اکراه مشروع نیست زیرا هرچند که ابراز اکراه قانونی و مشروع است که همان مراجعه به دادسرا و گزارش جرم اختلاس به دادستان اما هدف این تهدید احقاق حق و وصول طلب نیست بلکه هدف آن باجخواهی و گرفتن حق السکوت است
سرنوشت معاملات اکراهی
معاملات اکراهی غیر نافذ هستند و نافذ شدن آنها منوط به تنفیذ (قبول کردن) طرف مقابل است در صورت تنفیذ معامله صحیح است و در صورت رد معامله باطل میشود
انتقال حق تنفیذ یا رد معامله اکراهی به وراث
اگر مکره (کسی که اکراه شده است تا معامله را برخلاف میل باطنیاش انجام دهد) قبل از تنفیذ یا رد فوت کند حق تنفیذ یا رد عقد اکراهی به وراث او میرسد
البته در برخی موارد تنفیذ یا رد عقد اکراهی قائم به شخص است و با فوت مکره معامله اکراهی باطل شده و حق تنفیذ یا رد به وراث او نمیرسد مانند نکاح وعده نکاح و وصیت بنابراین اگر شخصی به طور اکراهی ازدواج کند میتواند بعد از زوال اکراه آن ازدواج را تنفیذ یا رد کند اما اگر قبل از تنفیذ یا رد فوت کند این ازدواج باطل میشود و توسط وراث او قابل تنفیذ نیست
سوالات متداول
اگر مالی به طور اکراهی فروخته شود و شخصی که اکراه شده است آن معامله را رد کند آیا میتواند بعداً آن را تنفیذ کند؟
خیر بعد از رد معامله باطل میشود و تنفیذ مجدد امکانپذیر نیست
اگر شخصی وکیلی را برای انعقاد عقدی اکراه کند تکلیف معامله چیست؟
معامله غیر نافذ است و با تنفیذ هر یک از وکیل یا موکل صحیح میشود مگر آنکه اکراه مادی باشد که در این صورت معامله باطل است و تنفیذ آن معنا ندارد